اصغرمعاذي

شعرهای عاشقانه

MARJAN

 

************


دريغ مي كني از من ...نگاه را حتي
و نيز زمزمه ي گاه گاه را حتي

من و تو ره به ثوابي نمي بريم از هم
چرا مضايقه داري گناه را حتي ؟

تو اشتباه بزرگ مني ! ببخشايم
بديده مي كشم اين اشتباه را حتي

بمن كه سبز پرستم چه گفت چشمانت ؟
كه دوست دارم - بخت سياه را حتي

بديدن تو چنان خيره ام كه نشناسم
تفاوت است اگر ره و چاه را حتي

اگر چه تشنه ي بوسيدن توام - اي چشم
بخواه ،‌مي كشم اين بوسه خواه را حتي

بيا تلالو شعرم بر آب ها - امشب
تراش مي دهد الماس ماه را حتي !

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:,ساعت14:5توسط مرجان جون | |